loading...
4nama
علي باقرزاده بازدید : 11 چهارشنبه 28 فروردین 1392 نظرات (0)

عبدالعزيز فرمانفرمائيان متولد سال ۱۲۹۹ تهران.

دانش آموخته رشته معمارى از دانشكده هنرهاى زيباپاريس (بوزار).

بنيانگذار نخستين دفتر «مهندسين مشاور» در مقياسى ملى و بين المللى ۱۳۳۳.

تدريس كوتاه مدت در دانشكده هنرهاى زيبا دانشگاه تهران دهه ۳۰.

طراحى و اجراى بسيارى از بناهاى معروف و ماندگار معمارى معاصر به تنهايى يا با همكارى معماران و ديگر دفاتر معمارى ايرانى و خارجى.

يكى از پل هاى اصلى ارتباط معماران ايرانى وخارجى.

شهرسازى در كرج، كرمان، اصفهان وتهران.

تهيه نقشه طرح جامع شهر تهران با همكارى «ويكتور گروئن» آمريكايى با نظر به تأمين يك نظام توسعه عناصر جديد متناسب با فرهنگ ايرانى، حل مشكلات موجود با پیش بینی ۵ میلیون نفر جمعیت.

ادامه ...


طراح موزه فرش تهران، كاخ نياوران، كاخ مادر سعدآباد، مسجد دانشگاه تهران و ...

عرضه و معرفى فناورى پيشرفته در بلندمرتبه سازى با روش هاى ضد زلزله

اداره همزمان دو دفتر معمارى و شهرسازى درايران و يونان (تهران و آتن)

فعاليت گسترده در زمينه ساختمانهاى ادارى، مسكونى، بهداشتى و درمانى، فرودگاهى، مذهبى،

صنعتى، فرهنگى، تجارى و تأسيسات شهرى.

 فرمانفرمائيان جزو نخستين نسل از معماران تحصيل كرده ايرانى در خارج از كشور نيز به حساب مى آيد.

جزو كسانى كه در پاريس و در دانشكده «بوزار» تعليم ديده اند و به گسترش آموزه هاى كلاسيك اين

دانشكده در ايران آن دوران پرداخته اند. به همين خاطر هم مى توان از او به عنوان يكى از معماران نسل

نخست معمارى مدرن و معاصر ايران نام برد.

به دليل اقتصاد راكد و ضروريات بازسازى پس از جنگ ، تنها توجهى نمايشى به معمارى و شهرسازى

مى توانست صورت بگيرد. اين دوران تنها به پيدايش نمادهايى از يك هويت ملى روزافزون انجاميد: تصاوير

گذشته اى افتخارآميز مانند آرامگاه هاى نوبنياد يا بازسازى شده دانشمندان، شاعران وقهرمانان ملى و

تصاويرى كه بر نظامى نوين دلالت داشتند. مانند ميدان هايى با مجسمه نماد رهبرى ملى در مركز آن كه

در همه جا به چشم مى خورد. بناهاى يادبود اين دوران، كه عمدتاً قبل از جنگ جهانى دوم ساخته

شدند، اغلب كوچك و با طرح هايى هنرمندانه و اجراهايى خوب، گواه تحصيلات طراحان ايرانى در پاريس

قبل از جنگ ... بودند. اين طراحان كه با آموزش هاى دانشكده بوزار به ايران بازگشته بودند، تحت

سرپرستى معمار و باستان شناس فرانسوى، آندره گدار، اولين مدرسه آموزش معمارى معاصر ايران را در

دانشگاه تهران پايه گذارى كردند.

بهترين توصيف ويژگى زيبايى شناسانه نظريه ها و نگرش هاى معمارانه براى بناهاى عمومى «يادمان

هاى آريايى» است كه از اسليمى هاى اسلامى نيز بهره برده بودند. تنها فرودگاه مهرآباد اثر محسن

فروغى و مشاوران سوئدى وى، ساختمان مجلس سنا در تهران اثر حيدرغيابى و ساختمان دفتر مركزى

شركت ملى نفت ايران اثر عبدالعزيز فرمانفرمائيان توانستند نظر عموم مردم را كه به ناگاه با مقياس

عملكرد، تكنولوژى و ساخت كاملاً متفاوتى روبه رو شده بودند به خود جلب كنند. گرچه اين بناها

ساختمانهايى قابل توجه بودند، اما هرگز به سطح معمارى عالى نرسيدند.

(منبع مجله معمار)

اگرچه اين تحليل شتابزده و صورى هرگز به كام فرمانفرمائيان خوش نيامده و او را واداشته كه در آمريكا

پاسخى مكتوب و مطبوعاتى بدان بدهد، اما درست بر چنين اساسى است كه مى توان از حضور فكرى و

فلسفى و آفرينه هاى معمارى او ياد كرد و سخنى به ميان آورد. كسى كه بعد از فارغ التحصيلى از

«بوزار» پاريس بلافاصله به ايران مى آيد و در دانشكده هنرهاى زيبا دانشگاه تهران با كسانى چون

سيمون و فروغى مشغول به تدريس مى شود. مسجد دانشگاه تهران نخستين اثرى است كه او به طور

رسمى از خود به جا مى گذارد. اثرى كه «هانرى استيرلن» در كتاب خود آن را در مقايسه با مساجد

قديمى، نمادى از هنر ايرانى شمرده است. تدريس در دانشكده هنرهاى زيبا و كار در دفتر ساختمان

دانشگاه تهران، نمى تواند پاسخگوى نيازهاى درونى و كنكاش هاى بيرونى اين معمار ايرانى باشد و

بالاخره او را وادار به استعفا و به فكر تأسيس يك دفتر مهندسى مى اندازد. دفترى كه تا آن زمان در ايران

وجود نداشت و جاى آن را خارجى ها پر كرده بودند. فرمانفرمائيان اما با روح جست وجوگرى كه دارد به

تكميل تجربيات خود در اين زمينه مى پردازد و اقدام به تشكيل يك دفتر مهندسى در مقياسى ملى و بين

المللى مى كند تا طرف قرارداد دولت ايران در پروژه هاى بزرگ ساختمانى باشد و درست به همين خاطر

هم هست كه حالا ردپاى او را در جاى جاى اين شهر بزرگ (تهران) و در سازه هاى مهم بسيارى مى

بينيم و مى يابيم.

او براى اين كار از مراجعه به منابع خارجى نيز دريغ نمى كند و ضعف پروژه هاى خود را بدين ترتيب برطرف

مى كند. در يك چنين بستر بزرگى است كه بسيارى از معماران درجه يك آن زمان نيز شروع به تجربه

اندوزى مى كنند و وارد بازار كار مى شوند. اين موضوع هم به خالى بودن عرصه باز مى گردد و هم به

تعدد سفارش هايى كه فرمانفرمائيان مى گيرد و مى پذيرد. نسبتى كه با ورود و خروج وزارتخانه هايى

چون آبادانى و مسكن و سازمانهايى چون برنامه و بودجه و ديگر سازمانها و ادارات مرتبط با موضوع

ساخت و ساز دائم قبض و بسط مى يابد.

كامران ديبا در نوشته اى دفتر فرمانفرمائيان را به خاطر تعدد كادر فنى و كيفيت حرفه اى و قدرت انجام كار

در زمان خود و در خاورميانه «بى نظير» مى شمرد و از جمله دستاوردهاى اين دفتر را «عرصه و معرفى

تكنولوژى پيشرفته در ساختمان بلندمرتبه» مى داند كه «باروش هاى ضدزلزله محاسبه شده اند.» نمونه

هاى اين بلندمرتبه سازى را هنوز مى توان در تهران و در چندين سازه شاخص ديد. دفتر مركزى شركت

نفت، ساختمان وزارت كار، ساختمان وزارت كشاورزى، برجهاى سامان، برجهاى ونك پارك، ساختمان

بانك اعتبارات ايران و... از اين جمله اند كه هنوز در بافت شهرى پايتخت خودنمايى مى كنند و در ميان

ساختمانهاى بلندمرتبه نوساز مى درخشند.

به طورى كه مى توان در كارنامه او چه در سالهاى ۱۳۳۳ تا ۱۳۴۷ كه تنها كار مى كرد و چه در سالهاى

۱۳۴۷ به بعد كه دفاتر ديگرى را به همكارى گرفته بود طراحى و اجراى ساختمانهاى زيادى را با كاربردهاى

گوناگون پيدا كرد. در اين گستره از طراحى ساختمانهاى ادارى و دانشگاهها و مدارس عالى گرفته تا موزه

و هتل و كارخانه و برج و كاخ و مجموعه ورزشى، ترمينال فرودگاه و... يافت مى شود. كارهاى بسيار

شاخصى كه از ميان آنها مى توان به كاخ نياوران، كاخ مادر در سعدآباد، كاخ محمودرضا پهلوى در

سعدآباد، ترمينال حجاج و ترمينال مسافرى صدهزارمترى فرودگاه مهرآباد، موزه فرش تهران، پاويون ايران

درنمايشگاه بين المللى مونترال (۱۹۶۷)، ساختمان پست تهران، ساختمان مركزى اداره تلويزيون ايران،

استاديوم آزادى با درياچه، دانشكده كشاورزى كرج، ساختمان هاى دانشگاه تهران در اميرآباد، ساختمان

بانك صادرات اصفهان، كارخانه داروپخش درجاده كرج، بيمارستان ۲۰۰تختخوابى براى ارتش در شمال

تهران، نقشه جامع شهرتهران (با همكارى ويكتورگروئن)، دهكده خانه دركرج، كاخ پرنس خالد در رياض

(عربستان سعودى) و دهها طرح اجراشده ساختمانى و شهرسازى ديگر اشاره داشت.

اين تصور اغلب بوده و به خاطر آمده كه برخى از بناهاى يادشده مى توانست با طراحى بهتر و دقيق تر به

سطح بالاتر و والاترى ارتقا پيداكند.

البته اين فرض درخيلى موارد و دراستناد به بناهاى دولتى و يادمانى و شهروندى ديگرى كه در ادامه و به

ويژه بعد از انقلاب ساخته شده و مى شوند، تا حدود زيادى بيرنگ و بى رمق مى گردد و اجازه مى دهد

كه همچنان از آثار به جاى مانده از دفتر فرمانفرمائيان و ديگر معماران پيشگام و پيشرو معاصر به بزرگى و

عظمت يادكنيم. چه گام برداشتن در زمانه و زمينه اى خالى، اگرچه هميشه خطر بدعت گذارى و تحميل

سليقه هاى شخصى و مشخص را با خوددارد، اما بسيارسخت تر از هر آغاز و احياناً جبرانى است و اين

به ويژه در معمارى قرن بيستم غرب به اثبات رسيده و در لايه لايه آن نمود يافته است.

عبدالعزيز فرمانفرمائيان چنان كه كامران ديبا از او نقل مى كند كارش را در گاراژ پدرش و با طراحى منازل

شخصى براى اقوام و دوستان آغاز مى كند و براى فرار از اين تنگنا، خود داوطلب درخواست از دولت براى

طراحى و ساخت بناهاى دولتى و عمومى مى شود. كارى كه رفته رفته هم پايه اى براى دفاتر

«مهندسين مشاور» مى شود و هم عرصه را براى ورود معماران جوان و ايرانى به بازار ساخت و سازهاى

كلان باز مى كند و هم زمينه اى مى شود براى رسميت يافتن و به رسميت شناختن نظام معمارى و

مهندسى كه در دهه پنجاه مى رفت با معمارى معاصر غرب همراه شود.

استاد فرمانفرمائيان در يك نگاه اجمالی :

معماري تاريخي ايران بخش مهمي از گنجينه هنر بشري و داراي شناسه بين المللي است اما سرزمين

ما در دوران معاصر در جريان تحولاتي قرار گرفت كه نقطه پاياني بر كارايي روزمره معماري تاريخي ايران بود

و ضرورت تحول آن را براي سازگاري و همراهي با زندگي معاصر ايجاد مي كرد .

ما هنوز از اين دوران گذار نگذشته ايم ، كه مشهون از كشمكشي در همه سطوح زندگي از جمله

معماري بوده است نتيجه اين كشمكش را در طول 100 سال اخير مي توان در شكل گيري معماري خاص

تلفيقي و رواج معماري سبك بين المللي بخصوص در نيمه دوم صده اخير پي گرفت .

معماري كه مي خواهيم راجع به آن صحبت كنيم از نمايندگان شاخص معماري معاصر ما در نيم قرن اخير

است عبدالعزيز فرمانفرمائيان به يك معنا از پايه گذاران برجسته نهادهاي مهندسي و معماري جديد

محسوب مي شود و از سوي ديگر كارهاي شاخص او و همكارانش از مهم ترين نمونه هاي سبك بين

المللي در نيم قرن اخير است كه تقريبا تمامي آنها هنوز پابرجاست . اين كارها به يك معنا هنوز الگوي

استانداردهاي معماري و ساختماني معاصر هستند حتي شايد بتوان مدعي شد كه در سه دهه اخير

ساختماني در حد و قواره آنها ساخته نشده است.

عبدالعزيز فرمانفرمائيان در سال 1299 در خانواده اي صاحب نام در سياست و فرهنگ معاصر به دنيا آمد

وي تحصيليات خود را در دانشكده بوزار پاريس گذراند و در اوايل دهه 30 فارغ التحصيل شد و به ايران

بازگشت .

در ابتدا در گاراژ خانه پدرش شروع به طراحي خانه براي اقوام و دوستان كرد و سپس به استخدام دفتر

ساختمان دانشگاه تهران در آمد وي پس از چندي با مهندس آفتانداليان ، سيحون وغياثي در يكي از

آتليه هاي معماري دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران تحت رياست مهندس فروغي به كار تدريس

پرداخت.

دفتر فرمانفرمائيان علاوه بر طراحي معماري در طراحي شهري و شهر سازي نيز وارد فعاليت شد از جمله

در سالهاي 1346 تا 1354 كليه كارهاي غير صنعتي كنسرسيوم نفت شامل شهرسازي ،مدرسه سازي ،

خانه سازي و ساخت دفاتر اداري در مناطق نفت خيز را بر عهده داشت و شهر سازي و خانه سازي

مجموعه مس سرچشمه كرمان ، شركت خانه در كرج ، شركت خانه در اصفهان و شركت خانه در شرق

تهران را انجام داد . اما شناخته شده ترين فعاليت شهرسازي او تهيه نقشه جامع شهر تهران با همكاري

ويكتور گرون است كه پس از حدود چند دهه كه از تهيه طرح جامع مي گذرد هنوز دستگاه شهر سازي

كشور موفق به تجديد نظر در اين طرح و تهيه طرح جديد كه براي هماهنگي با تغييرات شگرف سي ساله

اخير لازم است نشده است .

عبدالعزيز فرمانفرمايان هم اكنون در پاريس فعاليت حرفه اي خود را ادامه مي دهد، وي در پاسخ به اين

سوال كه در پاريس چه ميكند مي گويد :

" من چه مي كنم ؟ من دق ميكنم . من فكر تهران را مي كنم ،‌فكر كار رو ميكنم . من زياد پير شدم براي

اينكه بتونم كار بكنم ولي با وجود اين ، آدم فكر ميكنه ، فكر ميكنه كه اگه تهران بودم چيكار ميكردم . "

عبدالعزيز فرمانفرمائيان مروري بر ربع قرن معماري دوره اخير ( تعدادي از پروژه هاي طراحي شده در

دفترش‌) :

Ö         طراحي و نظارت مسجد دانشگاه تهران

Ö         طرح ساختمان راكتور اتمي دانشگاه تهران

Ö         طراحي استاديوم يكصد هزار نفري آزادي تهران

Ö         ساختمان شركت نفت

Ö         برجهاي سامان

Ö         برجهاي ونك پارك

Ö         ساختمان بورس

Ö         دانشكده دامپزشكي

Ö         كاخ مادر سعد آباد

Ö         كاخ نياوران

Ö         موزه فرش تهران

Ö         ساختمان اداره مركزي شركت بهشهر

Ö         ساختمان وزارت كشاورزي

Ö         ساختمان وزارت كار

Ö         ساختمان بانك اعتبارات ايران

Ö         پاويون ايران در نمايشگاه بين المللي مونترآل (1967)

Ö         مجموعه اداري مسكوني روي تپه مصلي ( پروژه شهستان سابق)

Ö         تهيه 2500 نقشه اجرايي براي توسعه فرودگاه تهران

Ö         ساختمان پست و تلگراف و تلفن

Ö         طرح اوليه فرودگاه جديد امام خميني

Ö         تهيه طرح جامع شهر تهران

فرمانفرمائيان مي گويد كه كارهاي معماري در دفتر او به طور گروهي انجام مي شد و يكي از طرحهاي

مورد علاقه اش غرفه ايران در نمايشگاه مونترال كانادا و ديگري منزل مسكوني خود اوست كه اينك به

سفارت خانه بلژيك تعلق دارد.

اما عبدالعزيز فرمانفرمائيان براي طراحي اين اثر در سال 43-1342 در سفري به مكزيك از ورزشگاه

دانشگاه مكزيكو سيتي ديدار كرد اين طرح كه در آن از خاك فشرده به عنوان عامل سازه اي استفاده

شده بود مورد توجه او قرار گرفت در طرح استاديوم 100 هزار نفري آزادي تصميم گرفت همانند ورزشگاه

دانشگاه مكزيكوسيتي بستري فشرده از خاك ايجاد و مجموعه را روي آن بنشاند خاكبرداري براي سازه

استاديوم زمينه ساز ايجاد درياچه مفرهي در جوار آن شد مهندس عليرضا راد پي مدير عامل شركت

تهران بستون كه به معاونت و رياست دفتر فني سازمان برنامه منصوب شد مهندس خاك اين طرح بود . از

طرح استاديوم چيزي نگذشته بود كه (1349) دولت ايران متقبل برگزاري بازي هاي آسيايي در سال 1351

(1972) شد وزارت آباداني و مسكن (به وزارت كورس آموزگار) به سمت مجري طرح انتخاب شد اين طرح

تحت نظر فرمانفرمائيان و به مديريت رضا مجد و هيربد و با همكاري نادر اردلان انجام شد ضرب العجل 17

ماهه براي طرح و اجرا و افتتاح چنين مجموعه برزگي مشكل آفرين بود به ناچار از دفتر s.o.m شعبه

كاليفرنيا متقاضي خريد مقداري نقشه هاي سازه از يك طرح مشابه ورزشگاهي در شهر سياتل ايالت

واشنگتن شد استخر را هم به پيمانكار طرح المپيك مونيخ واگذار كرد چند ميلي متر اشتباه در ابعاد

محوطه هاي ورزشي در ركورد هاي جهاني تاثير مي گذارد و ناگزيز ضوابط كميته هاي بازي هاي المپيك

بايد به دقت رعايت شود دفتر او عملا ناگزير شد در فرصت كوتاهي با جمع آوري مقداري مدارك سازه و

اجرايي از نهاد ورزشي آنها را در طرح جامعي به طور هماهنگ جايگزين و ضمنا طراحي مجدد كند.

پيمانكار اين طرح شركت تسا متعلق به مهندس مجيد اعلم بود كه با پيمانكار بزرگ فرانسوي به نام

بوئيگ يك كنسرسيوم تشكيل داد و مهندس زبردستي به نام پير ريچارد را به كار گرفت نامبرده در طرح

سازه فلزي s.o.m تجديد نظر و طرح سازه جديدي را با بتون پيش فشرده و پيش ساخته محاسبه كرد و

سرانجام اجراي طرح در موعد مقرر به اتمام رسيد و در سال 1353 افتتاح شد .

شنيدن ماجرا از زبان خود مهندس عبدالعزيز فرمانفرمائيان هم خالي از لطف نيست :

"در سال 1962 من رفته بودم به مكزيك و آرشيتكتور مكزيكو خيلي رونق داشت اون زمان ، مقصودا رفته

بودم و ديده بودم كه ساختمان استاديومي كرده بودن كه مثل يك آتشنشانه معيني از هر طرفش يك

شيبي داره اون وسطش يه سوراخاييه كه استاديوم واقعي اون توه اون فوق العاده منو گرفت .

وقتي كاراستاديومو به من رجوع كردن بخصوص كه كاراستاديومو برای مامحلشو معلوم كردن دردره اي كن

بايد به شما بگم تمام كارهايي كه در ايران داشتيم يه بودجه فوق العاده تنگي داشتيم كه توي اين بودجه

بايد ما يك كار صحيحي در مياورديم پس بنا براين 80 ميليون تومان پول داشتيم كه اين ساختمانو بكنيم .

شركت نفت 15 ميليون تومان بود (منظور اعتبار در نظر گرفته شده براي ساختمان شركت نفته ) ببينين

چي بود .

در اين كار ديدم كه اينجا تمام اون كانديشن ها وجود داره كه بيايم چيزي بي شباهت به اون كه الهام

بگيرم از اون چيزي كه ديده بودم در مكزيكو يعني بيام يه ساختماني بكنم كه شكل تپه هاي كن باشه

بخوره با اين اينوايرمنت و همون رنگ باشه . پس تصميم گرفتيم ما اولين بار كه استخون بنديش خاك

باشه و روش به اندازه كافي پهن باشه كه خاك باشه پس اين تصميم كه گرفته شد ،شد يك تپه اي مثل

مكزيكو .

پول نداشتيم كه جور ديگه اي بكنيم ."

مسجد دانشگاه تهران، اثر جاودان عبدالعزيز فرمانفرمائيان را به راستی می توان اثری تاثیر گذار در مسیر

پست مدرن ایرانی (بوم گرا یا تاریخ گرا) دانست.

عبدالعزيز فرمانفرمائيان حجم این مسجد را به صورت مکعبی سبک و با سقفی جدا شده از حجم اصلی

ساخت، مناره ها نیز به صورت استوانه در دو سمت این حجم قرار دارند، نکته قابل توجه در این مسجد

ماهیت وجودی گنبد است که این بار نه در بیرون و بالای مسجد، بلکه در داخل و در دل مسجد قرار گرفته،

گنبدی که به کمک ستونهای مورب و آبی رنگ، شکل ظاهری به خود می گیرد و از نظر بصری، تداعب

کننده گنبدی سبک، در عمق ساختمان می باشد.

نکته قابل ذکر در ساخت این مسجد استفاده ناهمگون مصالح، سنگ پلاکِ سفید و کاشیکاری آبی رنگ

در درب ورودی می باشد، که تضاد بصری بدی را در اولین برخورد به مخاطب نمایش می دهد.

نمای ورودی اصلی مسجد، و نمایش سقف که با استفاده از Space Frame طراحی و اجرا شده است از

نظر بصری سبکی را در ذهن مخاطب به همراه دارد.


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
علی باقرزاده هستم در دومین روز بهار ( فروردین) در ایران در استان خوزستان شهرستان رامهرمز به دنیا اومدمو در حال حاضر در اصفهان زندگي ميكنم. در رشته نقشه کشی معماری تحصیل کردم و دیپلم این رشته را گرفتم در حال حاضر دانشجوی این رشته میباشم.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    مطالب وبلاگ رو چگونه ميبينيد؟
    نظرتون در مورد قالب وبلاگ چيست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 78
  • کل نظرات : 16
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 79
  • بازدید امروز : 27
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 27
  • بازدید ماه : 123
  • بازدید سال : 155
  • بازدید کلی : 7,189
  • کدهای اختصاصی