«ژان بودریار» در كتاب «آمریكا» دست به مقایسه جالبی میان شهرهای اروپایی و نیویورك میزند. معتقد است شهرهای عمده اروپایی بار معنایی بسیاری دارند، در حالی كه نیویورك و جلوههای شهری آن از هرگونه معنا تهی به نظر میرسد. «خسرو خورشیدی» از طراحان صحنه و معماران داخلی بنام نیز شهرهایی چون رم، پاریس و لندن را همچون موزههایی میداند كه هنوز هویت تاریخی خود را حفظ كردهاند. در این میان، جایگاه ابرشهری چون تهران كجاست و این شهر را در كدام رده میتوان دستهبندی كرد؟
بسیاری معتقدند با آغاز حكومت پهلوی ـ بخصوص پهلوی دوم ـ در ایران، شاكله اصیل و ناب معماری ایرانی و منظر مناسب شهری از بین رفت. تلاشی كه در اواخر دوره قاجار برای احیای این معماری صورت گرفته بود و نزدیك بود به نتایج پرباری برسد اسیر نوعی انگاره شد كه اتفاقاً از سمت معماری و شهرسازی بیهویت بینالمللی آمده بود؛ نوعی معماری كه از بطن مكتب معماری شیكاگو و بعدتر، تجربهگردیهای كسانی چون «لوكوبوزیه» بوجود آمده بود، در حالی كه این شیوه معماری و شهرسازی در بسیاری از نقاط دنیا ـ همچون هند ـ نتایجی وارونه و نامطلوب به جای گذاشته بود. بدینترتیب، بلایی بر سر معماری تهران آمد كه نتیجهاش شهری فاقد هویت و معنا بود. با این حال، مدتی است شهرداری تهران طرحی را تصویب و اجرا كرده است. صرف نظر از جزئیات این طرح، تمامی ابنیهای كه از این پس ساخته میشوند باید از نظر نما با ساختمانهای مجاور خود هماهنگی داشته باشند. در غیر این صورت پایان كار این ساختمانها صادر نخواهد شد. این طرح از 2 منظر قابل توجه و بررسی است:
ـ در همه شهرهای تاریخی شهرداریها توجه عمدهای به نمای بناها از خود نشان میدهند و به ساخت و سازها بسیار حساسند. در اینگونه شهرها نمای بناها، بدون تعارف، به شهرداری و قوانین سفت و سخت آن تعلق دارد. بدینترتیب، هرگونه نوسازی یا بازسازی باید بر مبنای آنچه بوده است صورت گیرد. در این شرایط، داخل بنا به شهروندان و سلایق آنها و خارج آن به تاریخ و هویت اصیل شعر تعلق دارد. در اینگونه شهرها مناطقی نیز برای طرحهای امروزین معماری اختصاص مییابد. این در حالی است كه تاكنون شهرداری تهران توجه خاصی به نماهای شهری از خود نشان داده است و این طرح میتواند سرآغاز هویتبخشی به شهری چون تهران باشد.
در این طرح، به هماهنگی بناهای مجاور توجه شده است. این در حالی است كه میتوان روی طرحهایی مبتنی بر معماری ایرانی همواره با مواد و مصالح بومی نیز تأكید كرد و تسهیلات ویژهای برای كسانی كه از این امر تبعیت میكنند در نظر گرفت. ضمن آنكه شهرداری میتواند با مشاورههای تخصصی راه را برای گسترش معماری ایرانی در بطن شهر بگشاید. تنها كافی است نگاهی به بازسازی یكی از مجموعه بناهای واقع در خیابان منوچهری بیندازیم تا راز معماری ایرانی و سهولت انجام گرفتن این مهم بیش از پیش آشكار شود. بیتردید، معماری ایرانی چنان قدرت و زیباییای دارد كه در تركیب آن با مؤلفههای مدرن میتواند شهری زیبا و جذاب بوجود آورد